۱۳۸۷ بهمن ۱, سه‌شنبه

سوء تفاهم

كاروان تيم ملي ايران از اينجا مي كوبد (به معناي واقعي كلمه مي كوبد؛ از تهران به دبي، از دبي به فرانكفورت، از فرانكفورت به مادريد و از آنجا به محل برپايي اردوي چهار پنج روزه كه من هنوز نمي دانم لاكرونياست يا گاليسيا يا كاكا سيا! بگذريم.) دوباره از اول، نقطه سرخط.
كاروان تيم ملي ايران از اينجا مي كوبد، مي رود تا اسپانيا به بهانه برگزاري يك ديدار تداركاتي با تيمي كه نه من مي شناسم، نه شما مي شناسيد، نه علي دايي مي شناسد و حتي گمان نمي كنم اگر از اهالي فوتبال دوست اسپانيايي هم بپرسي شناختي از آن داشته باشند! اصولا (چه لغت ناآشنا و نامفهومي است اين اصولا!) بازي تداركاتي و به عبارتي ساده تر حريف تداركاتي به بازي يا حريفي گفته مي شود كه بر اساس احراز يك سري از ويژگيهاي خاص و در راستاي رسيدن به اهدافي مشخص و از پيش تعيين شده انتخاب مي شود.
بدين ترتيب كه كادر فني يا بعضا كميته فني يك تيم ورزشي با توجه به نياز تيمي و تجزيه و تحليل ضعف و قوت، حريفي را تدارك مي بيند تا قابليت هاي تيمي خود را در ميداني نزديك يا شبيه به ميدان واقعي، محك بزند تا به شناخت دقيق تر و درست تري از تيم تحت هدايت خود دست يابد.
در واقع بازي تداركاتي بر اساس يك برنامه ريزي قبلي (عبارت ناآشنا و نامفهوم تر از اصولا مي خواهيد اين برنامه ريزي قبلي! از آن تركيب هاي بي تركيب و بي معني است.) و براي رسيدن به مرحله تازه تري از شناخت قابليت ها و تواناهاي تيمي انجام مي شود.

تيم ملي ايران اما حريف تداركاتي خود را از درون لپ لپ (دوران ما مي گفتند تخم مرغ شانسي) انتخاب مي كند و آنرا به بخت و اقبال مي سپارد! تيم منتخب گاليسيا، تيم گمنامي است كه حريف را سورپرايز مي كند، شايد آنچنان تيم خوبي باشد كه انگشت حيرت را به سمت دهان هدايت كرده و آنرا خيره نگه دارد و يا شايد آنچنان تيمي باشد كه اينبار انگشت حيرت را تا ته در چشمانمان فرو كند تا كور شويم و چنين حريف بي قابليت و بي كفايتي (چه لغات و عبارات آشنا و با مفهومي!) را تدارك نبينيم. كه خب، در هر دو صورت دستاوردي براي تيم ملي به همراه نخواهد داشت، چرا كه مسلما كادر فني ذهنيتي قبلي درباره آنچه كه از اين ديدار مي خواسته در سر نداشته و ندارد!
آيا منتخب گاليسيا يك تيم قدرتي است يا سرعتي؟ دفاعي است يا هجومي؟ سابقه اين تيم چيست و كجاست؟ سيستم پايه اين تيم كدام است؟ روي زمين بازي مي كند يا روي هوا!؟ اصلا فوتبال بازي مي كند!؟ اين گاليسيا خوردني است يا پوشيدني!؟
گفتني است اين يادداشت مي توانست براي شماره ديروز تنظيم شود اما از روي عمد (اين عمد هم از آن دسته كلمات آشنا و پرمفهوم است، تكان بخوري دوستان و اطرافيان عمدا يك كاري دستت مي دهند!) براي امروز نوشته شد كه تيم ملي ديدار تداركاتي اش را برابر منتخب گاليسيا انجام داده باشد. چرا؟ لابد نويسنده غرض و دور از جان شما مرضي دارد! اما اگر اخبار بازي را دنبال كرده باشيد و مصاحبه هاي احتمالي بعد از آن را شنيده باشيد و بعد يكبار ديگر چهارستون را بخوانيد، مقصود پليد من را از چاپ اين يادداشت در فرداي مسابقه در مي يابيد!
پيش خود مي گوييد، عجب بازي تداركاتي جاندار و تاثير گذاري بود! كاش مي شد يكي دو بازي ديگر از اين دست براي تيم ملي تدارك ديده شود تا خيالمان از هر جهت آسوده گردد.
و يا مي گوييد، هوس سيزده بدر كردم، اين توپ فوتبال كجاست تا با بچه هاي خاله اينا بريم به دشت و صحرا، يه فوتبالي بزنيم و بگيم و بخنديم؟!
هر كدام را كه بگوييد نمي توانيد منكر عدم برنامه ريزي براي تيم ملي فوتبال ايران شويد. يا شايد ديدار تداركاتي براي من سوء تفاهم بزرگي است كه فهميده نشده است.

چاپ شده به تاریخ یکشنبه 8 دی 87