۱۳۸۷ بهمن ۱, سه‌شنبه

کرامر علیه کرامر

امير قلعه نوعي مي گويد حجازي از بزرگان فوتبال ايران است و يا مي گويد اصغر حاجيلو اسوه تعصب باشگاه است. خب، اين كه امير چنين جملاتي را به زبان مي آورد خوب است اما اين نكته كه او تا چه اندازه به آنچه بر زبان مي آورد معتقد است كاملا مبهم است!
بايد اذعان داشت قلعه نوعي به مرور زمان از تصوير اوليه اي كه همگان از او در ذهن دارند فاصله گرفته و سعي در بهبود بسياري از ويژگي هاي شخصيتي و رفتاري اش نموده است، اما اين سير تكاملي هنوز به مرحله اي نرسيده كه تكليف امير را با بخشي از عقايدش روشن كند.
او مانند هر شخص ديگري داراي دو كاراكتر «شخصي» و «حرفه اي» است. امير قلعه نوعي بدون در نظر گرفتن شخصيت حرفه اي اش، فردي است مطابق با همان تصوير اوليه اي كه از او در ذهن داريم، شخصيتي نزديك به گروهي از افراد جامعه كه نمونه شاخص آن در همين فوتبال علي پروين است، با همان عادات و رفتارهاي اجتماعي.
كاركتر حرفه اي امير اما با فاصله گرفتن از شاخصه هاي رفتاري شخصي اش، موجوديتي واحد به خود گرفته كه حتي با اندكي ارفاق مي تواند با نمونه هاي روز فوتبال مقايسه شود.
اعتراف امير درباره حجازي و حاجيلو يا هر مسئله ديگري كه در تضاد با طرز فكر و نوع ديدگاه اوست برگرفته از همين كاراكتر حرفه اي است و نه كاركتر شخصي!
قانون زندگي در «دنياي حرفه اي» به او آموخته براي پيشرفت نمي توان حقايق موجود را انكار كرد بلكه بايد پديده هاي اطراف را شناخت و واقعيت ها را باور كرد و يا پذيرفت. ولي كماكان اين آموخته هاي امير در تضاد با برخي از رفتارهايش در همين «دنياي حرفه اي» است كه اين نكته ريشه در كاراكتر شخصي قلعه نوعي دارد.
حجازي از بزرگان ورزش ايران است اما امير اگر در جمعي با او رو به رو شود به سادگي از كنارش مي گذرد و خود را با كسي يا چيزي روي در يا ديوار سرگرم نشان مي دهد. حاجيلو اسوه استقلال است اما شرط امير براي بازگشت بركناري اوست و اينكه قلعه نوعي براي جايگاه سرپرستي استقلال سرقفلي مشخص دارد! و اين يعني امير به آنچه كه مي گويد اعتقاد ندارد و يا اگر دارد قادر به تغيير در برخي رفتارهايش نيست!
به عقيده من امير خطاكار است ولي جزو آن گروه معدود كه قابليت پذيرش خطاهاي خود را دارد.

چاپ شده به تاریخ یکشنبه 24 آذر 87