۱۳۸۷ بهمن ۱, سه‌شنبه

ده فرمان


حقيقت راه دور و دراز پرمشقتي است كه به جايي ختم نمي شود؛ زيرا پايان راه، ابتداي مسير است.


از ديدن زشتي ها و شنيدن دروغ ها در جهان نبايد مايوس شد تا انسان وجود دارد، جايي براي اصلاح دروغ ها و زشتي ها نيز هست.


با آرزوي كسب حقيقت نمي توان در مسير حقيقت قرار گرفت، حقيقت سلطه پذير نيست.


بزرگترين عيب انسان اين است كه به گذشته خود مي نگرد و خود را در آن نمي بيند.


قدرت طلبي كلاه بزرگي است كه تاريخ بر سر ما مي گذارد. چه سرها كه به حساب كلاه قدرت بي كلاه و بي تن مانده اند.


هر كه تظاهر به عاقل بودن كند، از عقل بي خبر است و آنكه تظاهر به ايمان كند، فرق ميان راست و دروغ را نمي داند.


آنكه درباره آزادي سخن مي گويد آزادي خواه نيست. آزادي خواه كسي است كه آزادي ديگران را محترم مي شمارد.


انسان زماني دروغ مي گويد كه از آنچه هست واهمه دارد.


هر نسلي مي پندارد از نسل قبلي توانايي هاي بيشتري دارد، با وجود اين، خطاهاي نسل قبل را تكرار مي كند.


فردا روز نويي است، گرچه به گذشته خواهد پيوست.

پاورقي؛

ده فرمان براي من از تاملاتي درباره زندگي در جهاني ناپايدار- ذهن زمستاني.
تعطيلات نيم فصل بهانه خوبي است تا جور ديگري باشيم حتي به اندازه كوچك اين چند خط در يك روزنامه ورزشي، همين.


چاپ شده به تاریخ دوشنبه 2 دی 87