۱۳۸۷ مهر ۱۰, چهارشنبه

دقيقه 60

ستون يك: وبلاگ
يكي از دوستان خوبم براي چهار ستون، وبلاگي به همين اسم تدارك ديده كه دو سه روزي است آدرس آن را بالاي
ستون مشاهده مي كنيد فعلا مطالب چاپ شده، روي وبلاگ چهار ستون هم مي رود تا بزودي فكرهاي جالب تري براي جذاب تر شدن آن بكنيم. خوبي وبلاگ به اين است كه پاي شما عزيزان را هم به چهار ستون باز مي كند و مي توانيد نظرات خود را درباره هر شماره آن يا كليت ستون به اطلاع برسانيد.
در آينده اي نزديك يكروز در هفته را به چاپ يادداشت ها و نظرات دريافتي شما از وبلاگ اختصاص خواهم داد .پس چشم انتظار كامنت هاي شما در وبلاگ چهار ستون هستم و شما هم منتظر چاپ آنها در چهار ستون باشيد.
ستون دو: تعطيلي
يكي از بزرگترين دلمشغوليهاي اين هفته مطبوعت ورزشي روز پنجشنبه است. به خودي خود دربي روز جمعه شماره پنجشنبه را براي مطبوعاتي ها ويژه كرده است اما احتمال تعطيلي آن روز همه برنامه ريزي هاي روزنامه ها را براي پيشبازي استقلال - پرسپوليس بهم زده، برخي مي گويند پس فردا تعطيل رسمي است، برخي ديگر مي گويند تعطيل نيست، بعضي ها مي گويند تعطيل است اما رسمي نيست، بعضي هاي ديگر مي گويند رسما تعطيل است اما با اطلاع قبلي نيست، هستند كساني كه مي گويند تعطيل نيست اما هر كسي كه خواست مي تواند سر كار نيايد و به مرخصي برود ولي هيچكس نيست كه بگويد شماره ويژه دربي را براي پنجشنبه بگذاريم يا نه؟ اصلا كسي پنجشنبه پاي دكه روزنامه فروشي مي رود يا نه؟ اگر برود روزنامه مي خرد يا نه؟ اصلا كسي از بازي جمعه خبر دارد ؟ بهر حال اين مشكل روزنامه هاست شما به فكر تعطيلات باشيد. خوش بگذره!
ستون سه: دربي
براي دربي نوشتن يكي دوسالي است كه كمي تكراري شده كه البته دلايل زيادي دارد. مثلا مي گويند مطبوعات خيلي به اين بازي نپردازند و به حواشي آن دامن نزنند چرا كه بازيكنان حرفه اي ما ظرفيت لازم را ندارند و ممكن است توي زمين همديگر را لت و پار كنند. دليل ديگر اين است كه نويسنده ها بايد بي طرفي را رعايت كنند تا به كسي بر نخورد و هيچكس به اين موضوع فكر نمي كند كه خب اكثر كساني كه روزنامه ورزشي مي خرند يا اين وري اند يا آنوري و مسلما خنثي نيستند.
اين مي شود كه پيش شماره هاي دربي چيزي ندارد جز يك عكس نيم صفحه، يك مشت آمار تكراري و چند تا مصاحبه! عكس نيم صفحه كه معلوم است نصفش آبي و نصف ديگرش قرمز با اعلام درشت شماره دربي، مثلا براي اين هفته با درشت ترين قلم مي خوانيد "دربي 65" بعضی ها كه خوش سليقه ترند يك صفحه شطرنج هم وسط صفحه، بين دو سر مونتاژ شده سر مربيان دو تيم مي گذارند يا مثلا لباس گلادياتوري تنشان مي كنند، براي آمار هم كه طبق معمول، جدول نتايج تمام بازيهاي گذشته را چاپ مي كنند و در صفحه كنارش يكسري اطلاعات آماري همان جدول را درشت درشت مي گذارند، اولين گل دربي! اولين داور دربي! اولين دربي اخراج! و ... مصاحبه ها هم كه نخوانده معلوم است آبي ها مي گويند"ما مي بريم "، قرمز ها مي گويند"ما مي بريم" و هيچكس حرف ديگري ندارد و اين مي شود پيش شماره تمام دربي ها پايتخت!
ستون چهار: دقیقه60

روزهايي كه بازي "استقلال-پرسپوليس" را كسي "دربي"‌ صدا نمي كرد، براي من خواستني تر است، روزهايي كه
اين بازي تنهاترين و بزرگترين سرگرمي مردم بود و قرار گرفتن اين دو اسم در كنار هم و تصور تضاد دو رنگ آبي و قرمز در يك گستره سبز هارموني دلپذيري را به همراه داشت كه حال همه را خيلي خوب مي كرد. بازيهاي زيادي را به ياد دارم، كامل و دقيق با تمام جزيئات، اما خودم هم باورم نمي شود كه اولين دربي براي من وقتي است كه فقط سه سال داشتم! از آن بازي فقط نتيجه، اسم گلزن و صحبتهاي پدرم را به ياد دارم، ‌و اين خاطره نه مال روزها و سالهاي بعد كه دقيقا براي همان روز بازي است . اولين دربي من يك ويژگي منحصر به فرد هم دارد، اين دربي ركورد دار تعداد تماشاگر در بين تمامي دربي هاست همان روزي كه نورافكن هاي آزادي مملو از تماشاگر شد و تماشاچيان حتي داخل محوطه زمين چمن، دورتا دور ورزشگاه نشستند، هنوز هم كسي آن جمعيتي را كه به چشم خود ديد باور ندارد.
پانزدهم مهر ماه 1362، بازي شماره 26، استقلال يك- پرسپوليس صفر، گل: پرويز مظلومي دقیقه 60
چاپ شده به تاریخ سه شنبه نهم مهرماه 87