۱۳۸۷ مهر ۲۷, شنبه

هت تریک دایی

همه چيز از يك هت تريك شروع شد، روز قبل از آن يكي از دستياران دايي در رابطه با دعوت كريمي گفته بود "يكي دو بازي ملاك خوبي براي دعوت نيست." اما هت تريك شماره هشت حجت را تمام كرد، هم يكي دو بازي جايش را به سه تا داد و هم گلزني ها كاري كرد كه اين "ملاك خوب براي دعوت" مقابل چشمهاي سرمربي رژه رود.
شبي كه اسامي تكميلي تيم ملي اعلام شد، كمتر كسي فكر مي كرد كريمي فرداي آن شب با انتشار نامه اي سر گشاده كه يك علي سومي به نام كفاشيان هنوز چشم انتظار لمس آن است! از تيم ملي كناره گيري كند يا با تيم ملي خداحافظي كند و يا هر كار ديگري كه نتيجه اش نيامدن اوست.
منطق مي گويد در اين جنجال تازه حق با علي دايي است و كريمي اشتباه كرد. هرچه باشد دايي مربي است و كريمي بازيكن.
احساس اما مي گويد حق با كريمي است چرا كه از ابتداي حضور دايي به عنوان سرمربي برخورد خوبي با او نشده و كادر فني به اضافه فدراسيون كريمي را ناديده گرفته است. هرچه باشد آنها تا ديروزش همبازي بودند.
منطق در كنار احساس ولي مي گويد مظلوم، تيم ملي ايران! كه همگان مي خواهند به نام او، خود را ثابت كنند و به رخ بكشند. هرچه باشد همه مدعي اند كه جانشان را براي تيم ملي می دهند.
كنفرانس تازه علي دايي نشان داد كه او از نيامدن كريمي قلبا راضي و خشنود است، براي همين آن يكي دو پل نيم بند و شكسته را هم پشت سر او به كلي ويران كرد تا كريمي هيچ راه بازگشتي به تيم ملي نداشته باشد.
حالا دايي برنده يكي از چندين دوئل هاي فوتبالي خود است، اين بار او به جاي كريمي "هت تريك" كرد! هم كريمي را به تيم ملي دعوت كرد (گل اول)، هم كريمي به تيم ملي نيامد (گل دوم) و هم دايي تمام راههاي برگشت را بست (هت تريك) تا كماكان سرمربي تيم ملي منهاي كريمي باشد! اما اين تيم ملي بدون كريمي كجا و آن تيم ملي بدون دعوت از او كجا!
افكار عمومي پذيرفت كه علي كريمي به تيم ملي "نه" گفت و علي دايي اين "نه" گفتن را از صدتا "آري" بيشتر دوست دارد!
فقط اي كاش اين نامه لعنتي زودتر به دست كفاشيان برسد، چشم انتظاري خيلي بده!

توضيح: يكي از سه گل دايي ،گل بخودي كريمي بود اما به اسم علي دايي ثبت شد.

چاپ شده به تاریخ سه شنبه 23 مهر87