۱۳۸۷ مهر ۱۴, یکشنبه

دربي، دوئل كلاسيك

"تقابل دو تيم ورزشي همشهري" اين شبه جمله تعريف مختصر و كوتاهي است كه نخستين بار وقتي واژه "دربي" وارد فرهنگ لغت ورزشي ما شد از سوي كاشفان اين واژه شنيده شد.
از آن روز به بعد "استقلال-پرسپوليس" شد دربي و كاملا يادمان رفت كه تا قبل از اين، مصاف آبي و قرمز چه نام داشت! البته اسم خاصي هم نداشت برخي همچنان مي گفتند "تاج-پرسپوليس"، برخي ديگر اسمش را "بازي حيثيتي" گذاشته بودند، خلاصه هر اسم و تعريفي كه داشت براي اين بود كه جنس اين بازي متفاوت بود.
استقلال-پرسپوليس يعني "دوئل"، يعني كليدي ترين سكانس يك فيلم وسترن، يعني خوب-بد-زشت، يك تقابلِ حساس، حيثيتي وكلاسيك!
"استقلال-پرسپوليس" يعني بگير و ببندهاي "آل پاچينو-دنيرو" فيلم
Heat
!
يك تقابل مرگبار .
پس دربي مصاف دو تيم ورزشي است كه مي توانند همشهري هم باشند اما پيكارشان بسيار فراتر از يك برد و باخت ساده ورزشي است.
دربي يعني بكش تا زنده بماني!
دربي يعني " اين بازي مال من، هرچي كه جام مال تو. اين سه امتياز مال من، هر چي كه صدر مال تو."
دربي يعني همين "تاج-پرسپوليس" كه از همان 16 فروردين 1347 يك جور ديگري بود، چهل سال گذشته و هنوز يك جور ديگري است و ما تازه چند سال است كه فهميده ايم اين يك جور ديگر يعني دربي!
بهمن ماه 48 است كه مي شود دربي، زد و خورد عزيز اصلي با حاج ابوالحسن داور و ترك زمين پرسپوليس! دربي يعني مهرماه 49 ،گل دقيقه 88 عباس مژدهي و برد سه بر دو تاج!
خرداد ماه 50 است كه مي شود دربي، گل دقيقه 90 ايرانپاك و تساوي يك-يك!
دربي يعني مات در دقيقه يك ! يعني خرداد 52 و گل دقيقه سوم رضا عادلخاني براي تاج.
دربي يعني مرگ در دقيقه نود! يعني خرداد 53 و گل دقيقه 88 حسن روشن.
دربي يعني تلخ و شيرين، اسفند 54، گل دقيقه 20 مسعود مژدهي و گل دقيقه 85 محمود خوردبين، تاج يك-پرسپوليس يك!
ارديبهشت 56 است كه مي شود دربي، گلهاي دقايق آخر، 83 روشن، 88 سعيد مراغه چيان.
دربي يعني ضربان دقايق ،ياس و اميد !
دربي يعني شانس ، يعني زندگي !
دربي يعني هيچ چيز نهايي نيست حتي زماني كه نهايي به نظر مي رسد .
دربی 65
چاپ شده به تاریخ پنجشنبه یازدهم مهرماه 87