۱۳۸۷ آبان ۵, یکشنبه

Dog-House

عادل برنامه را با رودربايستي شروع كرد. رودربايستي با فوتسال! اين بود كه مانند كودكي كه براي رسيدن به يك بستني گنده و خوشمزه مجبور به انجام كاري از سر اجبار باشد به صورت كاملا MP3 به حسين شمس و بازكنان فوتسال پرداخت تا هرچه زودتر به بستني بزرگ و قرمز رنگش بعني بحران پرسپوليس و افشين قطبي برسد. آخرين جمله عادل براي خداحافظي با فوتساليستها شاهكار بود "برنامه تازه از الان شروع مي شه " ‌و برنامه نود در واقع از زمان حضور قطبي شروع شد.
عادل از خوردن هفت گل در دو بازي گفت و به ناپديد شدن ابراهيم توره رسيد "توره كجاست ؟‌" ‌قطبي با همان فارسي همچنان بامزه اش جواب داد "توره از من اجازه گرفت بره پيش مامانش" عادل كه از "هيچ" سوژه مي سازد "مامانش" را روي هوا قاپيد و تا ناپديد شدن "سامبو چوجي" و فرستادن "دي كارمو" هم پهلوي "مامانش" پيشروي كرد!
هر چه قطبي به خوبي برنامه و عادل، هر دو را با هم كنترل كرد و براي تمامي سوالات و جنجال هاي نودي! جواب هاي خنثي و بي دردسري داشت، ولي كماكان مانند گذشته به دوستان به قول خودش "شيطاني" سوژه داد، آنجايي كه در جواب اصرار هاي عادل روي توره و‌"‌مامانش" ‌كه پرسيد "اومديم و مامانش رضايت داد و توره برگشت" گفت: "‌يه اصطلاح انگليسي داريم
Dog-House اينطوري كه اگه بياد با مصطفوي صحبت كنم، توره بايد بره خونه سگ قطبي" اينجاست كه بايد گفت Oh! MY God (اينو بيشتر به اين خاطر نوشتم كه بگم ديروز Oh! My God چاپ شده بود Oh! My Good و اين چقدر Oh !My Bad بود!)
خونه سگ قطبي؟ اگر خود را به آن كوچه معروف بزنيم و بگوييم در جريان اصطلاح و ضرب المثل و چنين چيزي هايي نيستيم، نور علي نور است و مي شود كلك قطبي را كند! نشان به آن نشان كه وقتي ما متوجه اصطلاح رايج فارسي "فلان كار را حيوان با حيوان نمي كند" نشديم چطور توقع مي رود معني اصطلاح "خونه سگ" آن هم از نوع انگليسي اش را بگيريم! پس واي به حال قطبي كه هم تيمش نتيجه نمي گيرد و هم خودش پشت سر هم توهين مي كند!
پيشنهاد من براي مخالفان قطبي اين است كه بچسبند به همين
Dog-House! و از دستش ندهند، چرا كه هواداران همچنان قطبي را مي خواهند و حمايتش مي كنند . 65 درصد "گزينه يك" را براي نظر سنجي عادل sms كردند .
"من مقصرم كه پاي قطبي را به ايران باز كردم."
چرا؟ آهان، فهميدم. مقصرم چون اگر پاي قطبي به ايران باز نمي شد، شايد پاي خودم به جاهاي خوب خوب باز مي شد!
راستي! نظر سنجي نود در چه باره اي بود؟ گزينه يك چي بود؟ 65 درصد كي ها بودند؟ من كي ام؟ تو كي اي؟ اينجا كجاست؟ .... از آقاي مقصر بپرسيد.
"با اينكه حكم سرمربيگري در دستانم بود قبول كردم او بيايد و من دستيارش بشوم، چون هدف من پرسپوليس قوي بود و براي پست و مقام نيامده بودم، فقط براي پرسپوليس و مردم."

چاپ شده به تاریخ چهارشنبه یکم آبان 87