۱۳۸۷ آذر ۴, دوشنبه

طفل شیرین

به هر بهانه اي سراغي از حسن روشن بگيريد، او فقط از فتح اله زاده مي گويد. در اوج حواشي اين روزهاي فوتبال ايران، از جنجال نيكبخت گرفته تا ماجراهاي افشين قطبي، از اختلافات واعظ و قلعه نوعي گرفته تا استعفاي چند ساعته او، حتي با وجود ديدار تيم ملي با امارات، حسن روشن همچنان از فتح اله زاده مي گويد و داستانهايي تكراري از آكادمي فوتبال استقلال، چكهاي پاس نشده و عدم مديريت!
حسن روشن كه روزگاري طفل شيرين تاجي ها بود و از محبوبترين بازيكنان فوتبال ايران به شمار مي رفت، بعد از پشت سر گذاشتن روزهايي كه روزهاي او بود، هرگز در كسوت يك مربي فوتبال به جايگاهي در خور نام و وجهه اي كه از آن برخوردار بود، نرسيد و كم كم جاي خود را به بخشي از خاطرات عمومي و مشترك فوتبالي ها داد. همه تلاشهاي روشن براي رسيدن به جايگاهي در فوتبال پايه به ثبت كاري دراز مدت نرسيد و هرگز مجالي براي تحقق تمام آنچه در سر داشت نيافت.
به همين خاطر در مقاطع مختلف پس از كناره گيري از مسئوليت هاي كوتاه مدت در دوران فدراسيون دادكان و يا فوتبال پايه استقلال و مانند آن، بلادرنگ به قالب اپوزيسيون همان مجموعه رفته و سيل انتقادت را روانه تفكرات مجموعه مديريتي كه منجر به قطع همكاري شده است سرازير مي كند !
حسن روشن كه بي شك از محبوبترين چهره هاي هواداران استقلالي به شمار مي رود و آنها خاطرات خوش با او بودن را بسيار دوست مي دارند، پشت اين نقاب تازه انتقادي، ناخواسته پا روي قاب خاطرات گذاشته مي گذارد و تصويري نو براي دوستدارانش مي سازد.
طفل شيرين آبيها به اصرار در تكرار همه آنچه كه بارها و بارها درباره اش سخن گفته، بجاي روشن گري، ذهن هواداران را به علل ديگري براي رسيدن به چرايي اين همه اصرار! راهنمايي مي كند.
حسن روشن حرفهاي خوبي مي زند كه شايد بسياري بنابر مصلحت انديشي و تعاملات اين روزهاي فوتبال ايران! حتي به آن فكر هم نمي كنند. اما ...! اما گاهي جذابيت خود را از دست مي دهد، همين.

چاپ شده به تاریخ سه شنبه 28 آبان 87