۱۳۸۷ آبان ۲۷, دوشنبه

انتظار

ستون يك: تك چرخ

از آنجايي كه آقاي داريوش مصطفوي، مدير عامل گرامي باشگاه پرسپوليس، هنگام تمرين سرخپوشان با باراني و كفش مردانه پا به توپ شده و دو، سه حركت نمايشي و حيرت آور انجام داده است، تا به ديگر اعضاي هيات مديره از يك سو و از دیگر سو به كادر فني تيمش بفهماند و هم بقبولاند كه تنها عضو فوتبالي جمع مديران پرسپوليس است! انتظار مي رود در يكي، دو روز آينده جناب وعظ آشتياني، مدير عامل گرانسنگ باشگاه رقيب، در اقدامي تلافي جويانه دست كم براي اثبات آنكه اگر از اهالي فوتبال نيست اما از مردان ورزش است، سوار بر دوچرخه در تمرين آبي پوشان حاضر شود و در نمايشي خيره كننده تك چرخ زده و دوچرخه را بر روي يك چرخ، دو سه دور بچرخاند و در آخر به پشت روي زين بنشيند و در حال بالا رفتن از پله، با دست مخالف بوق بزند.

ستون دو: حرف مرد

از آنجايي كه آقاي حسين هدايتي به قولي كه به رحمان رضايي داده بود وفا كرد و بدون در نظر گرفتن قطبي و مصطفوي، رضايي را سرخپوش كرد و نشان داد هنوز مردان مردي هستند كه تا پاي جان بر سر عهد و پيمان خود بمانند و همچنان تار سبيل مردان آبرو دارد! انتظار مي رود حاج علي فتح اله زاده در اقدامي انتحاري در كليه روزنامه و مجلات تحت الامتياز، تحت الامر و تحت المصاحبه خود تيتر بزند «تا من هستم، حجازي هست، فيروز كريمي هم هست، قلعه نوعي هم هست، كاش پورحيدري هم مي آمد، چقدر جاي كخ خاليه! اگر مي شد رودي فولر هم ميومد خيلي خوب بود، ابراهيم طالبي دوستت دارم، تا استقلال قهرمان آسيا نشود، پس هستم!»

ستون سه: رقابت

از آنجايي كه افشين قطبي همه امور اعم از فني، غير فني، تمريني و فراتمريني را به مديران مورد اعتمادش سپرده و آنها هر كدام به فراخور حالشان، ليست بازيكنان را پر و خالي مي كنند، دروازه بان حذف مي كنند، مدافع مي آورند، مهاجم خارجي اخراج مي كنند اما هافبك خارجي را اضافه نمي كنند و كلا دور هم خوش مي گذرانند و حتي سر تمرين چك بانكي مي كشند! انتظار مي رود در چشم به هم زدني امير قلعه نوعي كه همه امور اعم از مديريتي، هيات مديريتي، معاونتي، سرپرستي، مالي-اداري و حتي مسائل فني را تنها جزئي از حيطه وظايف خود به شمار مي آورد، در اقدامي تشكيلاتي و نگرشي، كل يوم استقلال را سند محضري بزند تا ثابت كند در هر مسئله اي نبايد با تيم رقيب، رقابت كرد!

ستون چهار: وفاق

و در آخر از آنجايي كه تيم ملي چهار شنبه اين هفته بايد به ديدار امارات برود و لذا هفته جاري، هفته وفاق ملي و گل و بلبل است، انتظار مي رود خط به خط روزنامه هاي ورزشي با ذره بين مورد مطالعه دقيق و بررسي موشكافانه قرار گيرد تا مبادا نويسنده خائن و وطن فروشي كه قسم خورده، با قلمش مانع رهيابي تيم ملي به جام جهاني شود، كلمه اي در راستاي آنچه كه بويي از نقد و انتقاد و منتقد و نقاد و نقاله بدهد، نوشته باشد. توصيه مي شود در اين چند روز باقي مانده از هيچ يك از كلمات پرسشي در يادداشت ها استفاده نشده و هيچ جمله اي با «چرا» شروع نشود، چرا دره گنجه بازه؟ چرا doghouse درازه؟ چرا گل روي پرده، سبزو سفيد و زرده؟!

چاپ شده به تاریخ شنبه 25 آبان 87