۱۳۸۷ مهر ۹, سه‌شنبه

مزايده

"….اگر شما پولتان از پارو بالا مي رود، اگر آدم دست به جيبي هستيد، اگر چك هايتان را دسته دسته سفيد امضاء مي كنيد، اگر دوست داريد در يك لحظه مشهور شويد و اگر از ديدن عكسهايتان در روز نامه هاي رنگانگ ذوق مرگ مي شويد،كافي است به يكي از دو باشگاه استقلال يا پرسپوليس مراجعه كنيد! ما شما را در چشم بهم زدني …."
آگهي منتشر نشده فوق با اين جمله كامل مي شود: "افرادي كه هيچگونه سابقه ورزشي ندارند و ضمنا علاقمند به ورزش بويژه فوتبال نباشند در اولويت قرار دارند ."

يادداشت امروز به هيچ وجه بحث شخص يا اشخاص نيست. مطمئنا هر فرد واجد شرايط ديگري هم مي توانست جاي آقايان انصاري و هدايتي باشد، نقد من بر سياست اتخاذ شده اي است كه بدين سمت و سو رفته است، سياستي كه استقلال و پرسپوليس را به جايي مي رساند كه همه اعتبار و تمام نام و بزرگي خود را پسوند و پيشوند نام كسانی مي سازد كه شايد امروز که هستند فردا نباشند!

همه درد ما از بي سليقگي است، اگر فقط كمي سليقه داشتيم از افراد و توانايي هايشان بجاي خودشان استفاده مي كرديم. آقايان انصاري و هدايتي هر دو مي توانستند اسپانسر اين دو باشگاه باشند همانطور كه از امروز قرار است باشند، ديگر چه لزومي داشت عضوي از اعضاي هيات مديره باشگاه شوند (و اين البته نقدي است كه به شكل هاي ديگر به حضور ديگر اعضاي هيات مديره استقلال و پرسپوليس نيز وارد است.) آيا به صرف اينكه اين افراد صاحب سرمايه هاي هنگفت هستند بايستي در مباحث مديريتي و تصميم گيريهاي يك باشكاه ورزشي نيز وارد شوند، يا اين انتصابات "چشم روشني" است به آنها براي آنچه كرده اند و يا قرار است انجام دهند آيا اگر همين امروز سرمايه داران عزيز كشف شده! ممنوع المصاحبه، ممنوع التصوير و ممنوع الهرآنچه كه ايشان را سر زبانها بياندازد شوند، باز هم دست در جيب مباركشان خواهند كرد؟

چاپ شده به تاریخ یکشنبه هفتم مهرماه 87