۱۳۸۷ مهر ۹, سه‌شنبه

گاليله راست مي گفت، هيتلر هم افسانه نيست

پاسخي براي رامتين عزيز
هومن جعفری

1-يادداشت ديروز "رامتين جباري" عزيز در چهارستون ديروز را خواندم و پسند نكردم. هر چند سابقه من در اين روزنامه كوتاهتر از آن است كه به خود اجازه به نقد كشيدن مطالب "همكاران نديده" را بدهم با اينحال، از آنجاييكه مطالب ايشان به نوعي به ياداشت روز پنجشنبه اينجانب با عنوان "امپراتبر" هم مربوط مي شد، برخود جايز دانستم كه از سر محكم كاري ،دست به قلم شوم و پاسخي بنويسم براي اين دوست ناديده.

2-شروع شگفت انگيز مقاله "گاليله دروغ مي گفت" براي من تحيرانگيز بود. حمله شجاعانه رامتين عزيز به اكثريت و عقايد اشتباه اكثريت را حمله اي دن كيشوت وار يافتم به غول هاي آسياب بادي كاملا ذهني در كتاب جاودانه "سروانتس" دن كيشوت با نيزه به آسياب هاي بادي حمله مي كند چرا كه در ذهن خود آنها را غول ها و اهريمن هايي مي بيند كه بايد نابودشان كند .

3-متضاد واژه "خرد جمعي" واژه مهجور "بي خردي جمعي" است كه مي تواند توصيف خوبي براي مثال هاي جناب رامتين عزيز باشد . رامتين خان از به صليب كشيدن مسيح (ع) يا محاكمه گاليله توسط اكثريت سخن گفت، شگفت اينكه هيچ كدام از اين دو مورد بزرگ تاريخ توسط اكثريت به نقد كشيده نشده اند بلكه توسط "گروه حاكمه" مورد حمله قرار گرفتند. مسيح(ع) نه مردمان عادي كه زعماي قوم يهود آن زمان به دليل بدعت در دين محاكمه كردند و دولت دوم نيز به دليل مصالح سياسي از اين قضيه كنار كشيد تا پيلوتس فرماندار رومي منطقه با بيان اينكه " دستهايم را از اين محاكمه پاك نگه مي دارم" از دخالت در اين محاكمه خودداري كند. در فيلم مصائب مسيح(ع) مل گيبسون نيز مي بينيم كه مردم يا اكثريت در شكنجه مسيح (ع) دخالتي ندارند. حال اگر مشتي بيكاره از سر تضريح سنگ يا گلي به سمت پيامبر خدا پرتاب كردند كه نمي توان اسمشان را از اكثريت گذاشت !

4-گاليله نيز توسط اكثريت مردم مورد محاكمه قرار نگرفت بلكه دستگاه تفتيش عقايد وابسته به كليساي كاتوليك آن زمان از او خواست تا از اعتقاداتش كه به زعم آنها كفر آميز بود دست بردارد و گليله نيز كوتاه آمد تا دانش خود را از طريق ديگري به اطلاع مردم برساند. پس از مثل هاي ايشان در باب " هميشه اشتباه كردن اكثريت " در اين مورد نيز درست نيست .

5-جناب رامتين عزيز نگاه درستي به سوژه افشين قطبي دارند اما آدرس را غلط رفته اند ......بعله! ما در جامعه پاستوريزه زندگي نمي كنيم . ما هم از بالا رفتن آمارهاي بزه اجتماعي و همچنين ميل شديد شهروندان به پاره كردن پيراهن هاي پوسيده و نخ نما شده اخلاق مطلعيم و خود نيز در اين جرم اجتماعي شريك، با اين حال دليل نمي شود كه چون در جامعه ما قبح بسياري از مسائل شكسته پس اگر افشين قطبي ما را "حيوان" خطاب كرد، برايش طاق نصرت بزنيم و دست او را ببوسيم و او را سمبل اخلاق لقب دهيم و خوشحال باشيم كه به ما فحش هاي چارواداري نداده !

آيا منظور رامتين عزيز ين است كه چون اخلاق در اين جامعه از اخلاق زده شده ،كمرنگ گرديده، پس ديگر هر كار مجاز است؟ مجاز است كه قطبي ما را بزند و مجاز است كه در هر جاي ديگر هزار بدي ديگر را ببينيم و سكوت كنيم؟

اينكه فرهنگ غني ما ،شامل آثار همان مولانا و سعدي و تاريخ بيهقي كه شما هم لحن نيشخند آميزي نسبت به آن داشتيد اكنون كربرد خود را از دست داده، نكته بسيار درستي است كه شما با چشمان تيزبين خود آنرا ديده ايد . و به نقد هم كشيديد كه آفرين بر شما .
اما آيا دليل اين بي اخلاقي و هنجار شكني هاي گسترده ايي كه در جامعه شاهد آن هستيم دوري مردم از همين آثار فرهنگي نيست آيا اگر در غم نان نباشيم و براي مشتي نان گريبان يكديگر را چاك ندهيم و فرصت و فراغت و كار آزاد داشته باشيم تا بوستان يا گلستان را يا تاريخ بيهقي را اتفاقا خواندنش بر هر انسان متفكري واجب است بخوانيم هم شاهد اين پرده دري ها در جامعه خواهيم بود!؟

6-بحث اصلا بر سر اين نيست كه افشين قطبي براي توهين كردن به مخاطبان خود از چه واژه هايي استفاده كند. مثل اينكه شما اعتقاد داريد نفس توهين مهم نيست و كلمات اهميت بيشتري دارند. درست متوجه شدم!؟ يعني از ديد شما چون گوش ما در خيابانها توهين هاي بدتري را مي شنود بايد توهين هاي افشين قطبي را ناشنيده بگيريم؟ يعني به گوش خود بگوئيم كه استاندارد شنيدن اين كلمات را در حد كلمات ركيك قرار دهد و فقط آنها را بشنود؟! باور نمي كنم اگر منظور شما اين باشد. يعني من و شما-كه نه از طبقه نخبگان اين جامعه اما بايد از طبقه با فرهنگ اين جامعه باشيم-بايد سطح فرهنگي خود را با نازل ترين سطح فرهنگ نازل ترين و بي ادب ترين آدم هاي كوچه و خيابان تطبيق دهيم؟ اگر اين نظر شماست پس رامتين عزيز قلم را ببوس و شغل ديگري انتخاب كن. بخشي از وظيفه من و شمايي كه اينجا نشسته ايم بالا بردن سطح فرهنگ همان مردمن كوچه و بازار است كه انسانهاي شريفي هم هستند اما،"غم نان" "غم ادب" را از ذهن‌آنها دور كرده. اگر نمي توانيم "غم نان " آنها را برطرف كنيم –كه وظيفه من و شما نيست- اما حداقل مي توانيم به آنها يادآوري كنيم كه توهين هميشه بد است چه "حيوان"و "ديوانه "‌باشد و چه...و.....
رامتين عزيز! جاي اينكه به اكثريت بپردازي و اكثريت را شكنجه كني به اين بپرداز كه چگونه افشين قطبي هم ظرف يك سال همان شد كه از آن مي ترسيديم. اينكه قطبي در اين مدت كوتاه تغيير كرده به ضعف شخصيتي او مربوط مي شود كه شخصي است. اما اگر اجتماعي كوشيده باشد تا قطبي را نيز مثل خود كند، پس واي بر اين فرهنگ بيمار.

7-اكثريت اشتباه مي كند اشتباه است .درستش اين است كه اكثريت هم اشتباه مي كند .....اشتباه اكثريت اما به اين دليل است كه يا خوب آموزش داده نشده و يا خوب با مسئوليت اجتماعي خود آشنا نيست. اگر شما به (طبقه نخبگان) كه اقليت باسواد يا با فرهنگ جامعه را تشكيل مي دهند اعتقاد داريد ،يادآوري مي كنم كه اقليت هم اتفاقا اشتباه مي كند و تاريخ ثبت کرده بزرگترين جنايت هاي بشري، بزرگترين فجايع تاريخ وقتي صورت گرفته كه اقليتي با سواد و مقتدر اما با بغض وكينه پشت آن بوده. "هيتلر" نمونه خوبي براي شما نيست ؟

چاپ شده به تاریخ یکشنبه هفتم مهرماه 87